اسید کلریدریک

اسید کلریدریک (جوهر نمک) یکی از فرآورده های صنایع شیمیایی است. اسید کلریدریک ترکیبی از کلرید هیدروژن در آب است.این ماده به شدت خورنده است . اسید کلرید ریک به عنوان محصول جانبی تولید تولوئن دی ایزوسیانات (TDI) مورد استفاده قرار میگیرد.اسید کلریدریک جزو مواد معدنی و متعلق به گروه اسید ها می باشد.

نام ماده (فارسی): اسید کلریدریک
نام ماده (انگلیسی): Choloridric acid
نام تجاری (فارسی): اسید کلریدریک
نام تجاری (انگلیسی): Choloridric acid
سایر اسامی: هیدروژن کلراید، اسید کلروهیدریک، جوهر نمک
مواد مرتبط: کلر
مجتمع های تولیدکننده: پتروشیمی شیراز

یکی از فرآورده های بزرگ صنایع شیمیایی، جوهر نمک (اسیدکلریدریک) است. طرز تهیه این اسید شبیه طرز تهیه اسید نیتریک است. اسیدکلریدریک ترکیبی از کلرید هیدروژن در آب است. ماده ای است شدیداً خورنده و اسید معدنی قوی است و به همین دلیل نیز کاربردهای زیادی در صنعت دارد. تولید مقادیر زیاد این اسید معمولاً وابسته به تولید سایر مواد صنعتی و شیمیایی است. اسید کلریدریک به عنوان محصول جانبی تولید تولوئن دی ایزوسیانات (TDI) تولید می گردد.

خواص فیزیکی و شیمیایی:
Molecular formula HCl in water (H2O)
Molar mass 36.46 g/mol (HCl)
Appearance Clear colorless to light-yellow liquid
Density 1.18 g/cm3 (variable, value for assay 36-38% w/w)
Melting point 27.32 C (247 K) 38% solution.
Boiling point 110 C (383 K), 20.2% solution 48 C (321 K), 38% solution
Solubility in water Miscible

اطلاعات ایمنی:
اسیدی خورنده است. بخارات و رطوبت این ماده می تواند سبب تحریکات شدید چشمی شود. در اثر تماس با پوست باعث سوختگی و تحریکات پوستی میشود. در دمای بالا و در مجاورت گاز اکسیژن قابل اشتعال است. قابلیت انفجار ندارد. تاثیر منفی بر زندگی جانداران می گذارد.

اسید نیتریک

اسید نیتریک (HNO3) خالص در ۴۱٫۶- درجه سانتی‌گراد ذوب شده، تولید مایع بی‌رنگی میکند، اما نسبت به درجه حرارت و درجه تابش نور بر آن، گستره رنگ آن از زرد تا قرمز متمایل به قهوه‌ای متغیر است.اسید نیتریک در سده شانزدهم برای جداسازی طلا از نقره استفاده می‌شد.این ماده جزو مواد معدنی و متعلق به گروه اسید ها می باشد. از اسیدنیتریک در تهیه نیترات آمونیم، همچنین در کشاورزی، رنگهای سنتزی، صنایع نظامی، نمکهای نیترانه، متالورژی رنگدانه ها و صنایع .چاپ استفاده میشود

نام ماده (فارسی):اسید نیتریک
نام ماده (انگلیسی): Nitric Acid
نام تجاری (فارسی): اسید نیتریک
نام تجاری (انگلیسی): Nitric Acid
سایر اسامی: اسید ازته، نیترات هیدروژن
مجتمع های تولیدکننده:پتروشیمی شیراز

از اسید نیتریک در سده شانزدهم برای جداسازی طلا از نقره استفاده میشد. اسید نیتریک را از شوره به دست میآورند؛ بدین طریق که سولفات آهن یا زاج را در حالت گرم روی شوره اثر میدادند. این طریقه تولید نشان میدهد که شوره مصرفی، خالص بودهاست. به ترکیبی از دو ماده، کمی ماسه، آهک و یا سفال شکسته میافزودند؛ ماده به دست آمده را در یک شیشه کوچک درب دار میریختند. این شیشه ها را در کوره آهک پزی میگذاشتند که میتوانست دو ردیف از این شیشه ها را که هر ردیف چهار تا شیشه بود در برگیرد. این شیشه ها را تا گردن در خاک یا خاکستر، که سبب پخش گرما و جلوگیری از ترک برداری شیشه میشد، قرار میدادند. از در پوش شیشه ها لوله هایی خارج میشد که به همین تعداد شیشه های مایع کننده، برروی سکویی خارج از کوره متصل بودند. همه اتصالات بدقت آب بندی میشدند. حرارت نخست معتدل بود تا ماده خام درون شیشه ها خشک شود، سپس هر شش ساعت به شش ساعت حرارت را زیاد میکردند، گازهای نیترو بوسیله آب تبلور نمکها، به خارج کشیده میشد. هر وقت رنگ محصول تقطیر نشان میداد که تجزیه به پایان رسیدهاست، حرارت را به تدریج کم میکردند.

موارد مصرف:
در تهیه نیترات آمونیم کشاورزی و رنگهای سنتزی، صنایع نظامی، نمکهای نیترانه، متالورژی رنگدانه ها و صنایع چاپ

خواص فیزیکی و شیمیایی:
Molecular formula HNO3
Molar mass 63.012 g/mol
Appearance Clear, colorless liquid
Density 1.5129 g/cm3
Melting point -42 C, 231 K, -44 F
Boiling point 83 C, 356 K, 181 F (bp of pure acid. 68% solution boils at 120.5 C)
Solubility in water completely miscible
Dipole moment: 2.17 0.02 D

اطلاعات ایمنی:
سبب سوختگی شدید چشم شده ،سبب تحریک مختصر پوست می شود. خوردن آن سبب درد شدید و سوختگی شدید دهان و معده می شود. خطر حریق و انفجار ندارد

اسید

مطابق تعریف آرنیوس ، اسید ماده ایست که در آب یونیزه می‌شود و یون +H3O که گاهی بصورت +H نیز نشان داده می‌شود، تولید می‌کند.بر اساس تعریف ، برونشتد – لوری ، اسید ماده ای است که یک پروتون به باز می‌دهد. اسیدها ممکن است مولکول یا یون باشند. با حذف پروتون ، اسید به باز (باز مزودج اسید ۱) تبدیل می‌شود و با گرفتن پروتون ، باز اولیه ، یعنی باز ۲ به اسید۲ (اسید مزدوج باز ۲) تبدیل می‌شود.گیلبرت لوییس مفهوم گسترده‌تری برای اسیدها در سال ۱۹۳۸ پیشنهاد داد که پدیده اسید – باز را از پروتون رها ساخت. طبق تعریف لوییس ، اسید ماده‌ای است که بتواند با پذیرش یک زوج الکترون از باز ، یک پیوند کوولانسی تشکیل دهد. در نظریه لوییس به مفهوم زوج الکترون و تشکیل پیوند کووالانسی تاکید می‌شود. تعریف لوییس در مورد اسیدها بسیار گسترده‌تر از آن است که برونشتد عنوان نموده است.

بشر از دیر باز با مفهوم ساده اسید آشنایی داشته است. در حقیقت این مواد، حتی قبل از آنکه شیمی به صورت یک علم در آید، شناخته شده بودند. اسیدهای آلی همچون سرکه و آبلیمو و آب غوره از قدیم معروف بودند. اسیدهای معمولی مانند اسید سولفوریک ، اسید کلریدریک و اسید نیتریک بوسیله کیمیاگران قدیم ساخته شدند و بصورت محلول در آب بکار رفتند. برای مثال اسید سولفوریک را جابربن حیان برای نخستین بار از تقطیر بلورهای زاج سبز (FeSO4.7H2O) و حل کردن بخارات حاصل در آب ، بدست آورد. در طی سالیان متمادی بر اساس تجربیات عملی لاووازیه (A.L.Lavoisier) چنین تلقی میگردید که اجزاء ساختمان عمومی کلیه اسیدها از عنصر اکسیژن تشکیل گردیده است. اما بتدریج این موضوع از نظر علمی روشن و اعلام گردید که چنانچه این موضوع صحت داشته باشد، بر خلاف عقیده اعلام شده در مورد اکسیژن ، این عنصر هیدروژن است. در حقیقت ، تعریف یک اسید بنا به فرمول اعلام شده از سوی لیبیگ (J. Von Liebig) در سال ۱۸۴۰ عبارت است از: موادی حاوی هیدروژن که میتوانند با فلزات واکنش نموده و گاز هیدروژن تولید نمایند. نظریه فوق مدت پنجاه سال مورد استناد بوده است. بعدها با پیشرفت علم شیمی ، مفاهیم جدیدی درباره اسیدها اعلام شده . نظریه آرنیوس درباره اسیدها زمانیکه مفاهیم یونیزاسیون ترکیبات شیمیایی در محلولهای آبی روشن گردید، مفهوم اسید بطور قابل ملاحظهای تغییر پیدا کرد. مطابق تعریف آرنیوس ، اسید ماده ایست که در آب یونیزه میشود و یون +H3O که گاهی بصورت +H نیز نشان داده میشود، تولید میکند. آرنیوس قدرت اسیدی را نیز بر همین اساس تفسیر کرد و گفت که اسید قوی ، در محلولهای آبی تقریبا، بطور کامل یونیزه میشود. در صورتیکه که میزان تفکیک اسید ضعیف کمتر است. توجه کنید که مفهوم آرنیوس بر یونهای آب استوار است. بر اساس تعریف آرنیوس میتوان نقش اکسیدهای اسیدی را نیز تفسیر کرد. نظریه برونشتد- لوری درباره اسیدها در سال ۱۹۲۳، یوهان برونشتد و تامس لوری ، مستقل از یکدیگر مفهومی گستردهتر برای اسیدها و بازها بیان کردند. بر اساس تعریف ، برونشتد – لوری ، اسید ماده ای است که یک پروتون به باز میدهد. اسیدها ممکن است مولکول یا یون باشند. با حذف پروتون ، اسید به باز (باز مزودج اسید ۱) تبدیل میشود و با گرفتن پروتون ، باز اولیه ، یعنی باز ۲ به اسید۲ (اسید مزدوج باز ۲) تبدیل میشود. اسید ۲ + باز ۱ —– اسید ۱ + باز ۲ قدرت اسیدها ، بر میل آنها برای از دست دادن یا گرفتن پروتون استوار است. هر چه اسید قویتر باشد، باز مزدوج آن ضعیفتر است. در یک واکنش ، تعادل در جهت تشکیل اسید ضعیفتر است. اسید پرکلریک ، HClO4 ، قویترین اسید است، و باز مزدوج آن ، یعنی یون پرکلرات ، -ClO4 ، ضعیفترین باز میباشد و H2 ، ضعیفترین اسید و باز مزدوج آن یعنی یون هیدرید ، +H قویترین باز میباشد. نظریه لوییس درباره اسیدها گیلبرت لوییس مفهوم گستردهتری برای اسیدها در سال ۱۹۳۸ پیشنهاد داد که پدیده اسید – باز را از پروتون رها ساخت. طبق تعریف لوییس ، اسید مادهای است که بتواند با پذیرش یک زوج الکترون از باز ، یک پیوند کوولانسی تشکیل دهد. در نظریه لوییس به مفهوم زوج الکترون و تشکیل پیوند کووالانسی تاکید میشود. تعریف لوییس در مورد اسیدها بسیار گستردهتر از آن است که برونشتد عنوان نموده است. ترکیبات شیمیایی که میتوانند نقش اسید لوییس داشته باشند، عبارتند از: مولکولها یا اتمهایی که هشتتایی ناقص داشته باشند.

اسکادا

اسکادا (SCADA) مخفف کلمات Supervisory Control And Data Acquisition به معنی کنترل سوپروایزری (نظارت مدیریتی) و اخذ داده ها می باشد. همانطور یکه از اسم آن پیداست اسکادا به یک سیستم کنترلی گسترده اشاره دارد. سیستم های اسکادا برای نظارت و یا کنترل پروسس های شیمیایی و یا حمل و نقلی در سیستم هایی نظیر تامین آب شهری، کنترل نیروی برق، انتقال و توزیع آن، لوله های گاز و نفت و بسیاری پروسس های توزیع شده دیگر استفاده می شوند.
یک سیستم اسکادا شامل سیگنال های ورودی/خروجی، کنترلگرها، HMI، شبکه ها، ارتباطات، پایگاه های داده و نرم افزار می باشد. کلمه اسکادا معمولا نشان دهنده یک سیستم مرکزی است که نظارت و کنترل یک سایت کامل و یا یک سیستم توزیع شده در فواصل زیاد (در حد چندین کیلومتر) را برعهده دارد. عمده عملیات کنترل سایت عملا به صورت اتوماتیک توسطRTU (Remote Terminal Unit)  و یا به وسیله PLC (Programmable Logic Controller) انجام می شود. شرح و توصیف : توابع کنترلی میزبان معمولا به عبورکردن از سایت پایه یا قابلیت های سطح نظارتی محدود می شوند. به عنوان مثال یک PLC می تواند جریان آب خنک کننده قسمتی از یک پروسه صنعتی را کنترل کند؛ در حالی که سیستم اسکادا می تواند به کاربر اجازه دهد که تنظیمات کنترلی جریان را تغییر دهد و می تواند اجازه نمایش و یا ثبت هر اعلان خطری (آلارم) نظیر کاهش جریان یا افزایش دما را صادر نماید. بازخورد (فیدبک) حلقه کنترلی درون PLC یا RTU بسته شده است و سیستم اسکادا بر بازده کلی این حلقه نظارت دارد. جمع آوری اطلاعات از سطح RTU یا PLC شروع می شود و این مرحله، خواندن مقادیر و حالات دستگاه های جانبی متصل به اسکادا را شامل می شود. سپس داده ها کامپایل شده و به فرمت قابل استفاده برای کاربر اتاق کنترل که از HMI (Human Machine Interface) استفاده می کند؛ در می آید. اتاق کنترل تصمیم های لازم را که گاه ممکن است باطل کننده فرمان های عملیاتی موجود در RTU یا PLC باشد را بر اساس این داده ها صادر می نماید. این داده ها همچنین می توانند برای یک سیستم ثبت اطلاعات ذخیره شوند که معمولا این سیستم یک سیستم مدیریت پایگاه داده است که از امکان ایجاد نمودار و سایر روش های تحلیل اطلاعات برخوردار است. سیستم های اسکادا عموما یک پایگاه داده توزیع شده را پیاده سازی می کنند که معمولا به آن با نام پایگاه تگ ها اشاره می شود. این پایگاه داده شامل عناصر اطلاعاتی است که تگ یا نقطه نامیده می شوند. یک نقطه نشان دهنده یک مقدار ورودی یا خروجی نظارت شده یا کنترل شده به وسیله سیستم است. نقاط می توانند نرم یا سخت باشند. یک نقطه سخت نشان دهنده یک ورودی یا خروجی عملی متصل به سیستم است در حالی که یک نقطه نرم نشان دهنده نتیجه منطقی و عملیات محاسباتی بر روی دیگر نقاط نرم یا سخت است. مقادیر نقاط معمولا به صورت مقدار- برچسب زمانی ذخیره می شوند (مقدار و برچسب زمانی هنگامی که نقطه ضبط یا محاسبه می شود). یک رشته از ترکیب مقدار – برچسب زمان تاریخچه نقطه مورد نظر می باشد. مرسوم است که علاوه بر اینها اطلاعات دیگری نیز ذخیره گردد نظیر مقادیر ثبات های PLC ، توضیحات و اطلاعات اخطاری. می توان یک DCS یا سیستم SCADA را بطور کلی از یک تولید کننده سیستم های کنترلی نظیر شرکت ABB خرید ویا اینکه قطعات سخت افزاری و بسته های نرم افزاری را از تولید کننده های مختلف خرید و آنها را سرهم نمود.

اکریلونیتریل بوتادین استایرین (ABS)

اکریلونیتریل بوتادین استایرین از پلیمرازیسیون استایرن و اکریلونیتریل در حضور پلی بوتادین به دست می آید.علت اصلی کاربرد این نوع پلیمر خواص تقریباً بی نظیر ترکیبی آن است.ABS این ویژگی را نیز دارد که با PVC ترکیب شده و الیاژی با مقاومت ضربه­ای بیشتر را بوجود آورد.اکریلونیتریل بوتادین استایرین (ABS) در ساخت قطعات داخلی لوازم منزل – اتومبیل و قطعات الکترونیکی کاربرد دارد. این ماده معمولا پایدار است ، گرد و غبار این محصول باعث تحرکات چشمی میشود، در صورت بلعیدن مسمومیت ایجاد نمی کند.این پلیمر مربوط به گروه الاستومرهاست.

نام ماده (فارسی): اکریلونیتریل بوتادین استایرین
نام ماده (انگلیسی):Acrylonitrile-butadiene-styrene
نام تجاری (فارسی): ای بی اس
نام تجاری (انگلیسی):ABS
مواد مرتبط:استایرن ، اکریلونیتریل ، پلی بوتادین
مجتمع های تولیدکننده:پتروشیمی تبریز
محل تحویل : پتروشیمی تبریز
بسته بندی : کیسه های ۲۵ کیلوگرمی سه لایه از جنس پلی اتیلن با یک لایه مشکی رنگ

از پلیمرازیسیون استایرن و اکریلونیتریل در حضور پلی بوتادین به دست می آید.علت اصلی کاربرد این نوع پلیمر خواص تقریباً بی نظیر ترکیبی آن است. یعنی هم سخت است و هم چقرمه. اکریلونیتریل در این نوع پلیمر باعث افزایش استحکام ومقاومت شیمیایی میشود،. بوتادین خاصیت چقرمگی و استحکام ضربهای را افزایش میدهد و استایرن برای افزایش سختی و جلا مورد استفاده قرار میگیرد. مقاومت این پلاستیک در برابر مواد شیمیایی، حلالها و رطوبت خوب است. از طرف دیگر ، توانایی آن برای آمیخته شدن به منظور سفتی و انعطافپذیری در طیف بالا میباشد. ABS این ویژگی را نیز دارد که با PVC ترکیب شده و الیاژی با مقاومت ضربهای بیشتر را بوجود آورد.

موارد مصرف:
ساخت قطعات داخلی اتوموبیل، لوازم منزل، قطعات الکترونیکی

خواص فیزیکی و شیمیایی:
اکریلونیتریل بوتادین استایرین ماده ای است که از یک زنجیره طولانی و سخت از اکریلونیتریل وپلیمرهای استایرن با سختی پلی بوتا دی ان ساخته شده است مهمترین ویژگی آن سختی و مقاومت در مقابل اسید ها و آلکن ها است.

روشهای تولید:
از پلیمرازیسیون استایرن و اکریلونیتریل در حضور پلی بوتادین به دست می آید.

اطلاعات ایمنی:
معمولا پایدار ، گرد و غبار این محصول باعث تحرکات چشمی میشود، در صورت بلعیدن مسمومیت ایجاد نمی کند. با پزشک مشورت شود.

اکسیژن

اکسیژن ، یکی از عناصر شیمیایی در جدول تناوبی است که نماد آن O و عدد اتمی آن ۸ است. مولکول اکسیژن (O2)در زمین از نظر ترمودینامیکی ناپایدار است ولی توسط عمل فتوسنتز باکتری‌های بی هوازی و در مرحله بعدی توسط عمل نور ساخت گیاهان زمینی به وجود می‌آید.واژه اکسیژن در دو واژه یونانی Oxus (ترش) و  Gennan (زایش) ساخته شده است، یعنی چیزی که از آن ترشی پدید می‌آید. در فارسی میتوان برای آن واژه ترشمایه را بکار برد. (برابرهای زبانهای دیگر برای واژه اکسیژن مثلآ آلمانی Sauerstoff و هلندی zuurstof هم دقیقآ همین معنی ترشمایه را میدهد). اکسیژن به‌عنوان اکسید کننده کاربرد بسیار زیادی داشته ، فقط فلوئور از آن الکترونگاتیوتر است. تاثیری روی چشم و پوست ندارد. ۲۱% از هوا شامل اکسیژن بوده و اساسا اکسیژن غیر سمی است. این گاز غیر قابل اشتعال است.
نام ماده (فارسی): اکسیژن
نام ماده (انگلیسی): Oxygen
نام تجاری (فارسی): اکسیژن
نام تجاری (انگلیسی): Oxygen
در زمین از نظر ترمودینامیکی ناپایدار است ولی توسط عمل فتوسنتز باکتریهای بی هوازی و در مرحله بعدی توسط عمل نور ساخت گیاهان زمینی به وجود میآید. اکسیژن فراوانترین عنصر در پوسته کره زمین است و برآوردهایی در این زمینه وجود دارد که مقدار آن را ۴۶٫۷% ذکر می کنند. اکسیژن ۸۷% اقیانوسها (به صورت آب ،H2O) و ۲۰% درصد جو زمین (به صورت اکسیژن مولکولی، O2 ،یا O3 ،ازن) را به خود اختصاص میدهد. ترکیبات اکسیژن بویژه اکسید فلزات و سیلیکاتها (SiO44-) و کربناتها (CO32-)معمولاً در خاک و تخته سنگها یافت میشوند. اکسیژن در سال ۱۷۷۱ از سوی داروساز سوئدی کارل ویلهلم شیله کشف شد، ولی این کشف خیلی سریع شناخته نشد و با اکتشاف مستقل جوزف پریستلی به طور گسترده تری شناخته شد و از سوی آنتوان لورن لاووزیه در سال ۱۷۷۴ نامگذاری شد.
اکسیژن سه ایزوتوپ پایدار و ده ایزوتوپ پرتوزا دارد. ایزوتوپهای پرتوزایی همه، نیمه عمری کمتر از سه دقیقه دارند.
موارد مصرف:
اکسیژن بهعنوان اکسید کننده کاربرد بسیار زیادی داشته ، فقط فلوئور از آن الکترونگاتیوتر است. اکسیژن مایع بهعنوان اکسید کننده در نیروی حرکتی موشکها استفاده میشود. از آنجا که اکسیژن برای دم و بازدم ضروری است، در پزشکی کاربرد دارد. گاهی اوقات کسانی که از کوه نوردی میکنند یا در هواپیما پرواز میکنند، مخازن اکسیژن همراه دارند (بهعنوان هوا). همچنین اکسیژن در جوشکاری و ساخت فولاد و همچنین متانول کاربرد دارد.
خواص فیزیکی و شیمیایی:
Phase gas
Density (0 C, 101.325 kPa) 1.429 g/L
Melting point 54.36 K, -218.79 C, -361.82 F
Boiling point 90.20 K, -182.95 C, -297.31 F
Critical point 154.59 K, 5.043 MPa
Heat of fusion (O2) 0.444 kJmol-1
Heat of vaporization (O2) 6.82 kJmol-1
Specific heat capacity (25 C) (O2) 29.378 Jmol-1K-1
اطلاعات ایمنی:
پروکسید هیدوژن و رادیکالهای هیدروکسیل و سوپراکسیدها بسیار سمی میباشند.

اورتو -زایلین

موارد مصرف: تولید ایندریدفتالیک،پلاستی سایزرها، رنگ ها، حشره کش ها.
مجتمع های تولیدی: پتروشیمی بو علی سینا و برزویه
محل تحویل: پتروشیمی بو علی سینا و برزویه
بسته بندی: فله ای

اوره

اوره یا کربامید یک ترکیب آلی است که نخستین بار در سال ۱۷۷۳ بوسیله شیمیدان فرانسوی Hilaire Rouelle کشف شد. اوره یکی از ترکیباتی است که از بدن انسان و سایر پستانداران دفع می شود. مهمترین کاربرد اوره تهیه کود شیمیایی است.
نام ماده (فارسی):کربونیل دی آمید
نام ماده (انگلیسی):carbonyl diamide
نام تجاری (فارسی):اوره
نام تجاری (انگلیسی):Urea
سایر اسامی:آمید از کربونیک اسید، کاربامید، کاربامیدیک اسید، کاربونیل دی آمید، کاربونیل دی آمید، کاربونیل دی آمین، ایزواوره
مواد مرتبط:آمونیاک، نیترات آمونیوم
مجتمع های تولیدکننده: پتروشیمی شیراز، رازی، غدیر

این مولکول دارای دو گروه آمین -NH2 است که به یک گروه کربونیل -CO- متصل شده اند. اوره نقش بسیار مهمی را در متابولیسم نیتروژن دارد و بخش عمده ادرار پستان داران را تشکیل می دهد. اوره به حالت جامد بی رنگ و بی بو و غیره بازی و غیره اسیدی است. بسیار در آب محلول بوده و غیره سمی است و مصرف عمده آن در کود کشاورزی است. اوره نخستین بار در سال ۱۷۷۳ بوسیله شیمیدان فرانسوی Hilaire Rouelle کشف شد. در سال ۱۸۲۸، شیمیدان آلمانی Friedrich اوره را با واکنش ایزوکیانات نقره با کلرید آمونیوم بدست آورد. این اولین باری بود که یک ترکیب آلی به صورت مصنوعی از یک ترکیب غیره آلی حاصل می شد.

موارد مصرف:
کود شیمیایی و تهیه رزینهای اوره فرم آلدئید، صنایع دارویی و آرایشی، خوراک دام، تهیه پودرهای آتش نشانی و تهیه چسبهای پایه نشاسته

خواص فیزیکی و شیمیایی:

Molecular formula CH4N2O
Molar mass 60.07 g/mol
Density 1.32 g/cm3
Solubility in water 108 g/100 ml (20 C) 167 g/100 ml (40 C) 251 g/100 ml (60 C) 400 g/100 ml (80 C) 733 g/100 ml (100 C)
Melting point 132.7135 C
Non-flammable

اطلاعات ایمنی:
اوره باعث خارش پوست و چشم می شود و دارا عوارض تنفسی است. تماس مداوم آن با پوست سبب ایجاد تورم در پوست می شود. غلظت بالای آن در خون باعث آسیب دیدن ارگان های بدن می شود. حرارت دادن آن بالا تر از نقطه ذوب سبب تجزیه آن می شود و بخارات سمی تولید می کند. درحالت عادی اشتعال ناپذیر است اما اختلاط آن با اکسنده های قوی مثل نیترید سبب انفجار می شود.

اپوکسی رزین

اپوکسی رزین از خانواده پلیمرها و متعلق به گروه ترمو پلاستیک ها می باشد. اپوکسی رزین معمولا از واکنش اپی کلروهیدرین و فنل تولید میشود. رزین های اپوکسی در سه نوع جامد، مایع و محلول قابلیت تولید دارد و در چسب سازی، رنگ سازی، کفپوش، عایق های الکتریکی کاربرد دارد. اولین تلاش ها برای تولید رزین از اپیکلروهیدرین در سال ۱۹۲۷در آمریکا انجام شد.اپوکسی رزین اولین بار توسط دکتر کاستن در سال ۱۹۳۶سنتز شد.

نام ماده (فارسی): اپوکسی رزین
نام ماده (انگلیسی): EPOXY RESINS
نام تجاری (فارسی):اپوکسی رزین
نام تجاری (انگلیسی): EPOXY RESINS
سایر اسامی: رزین اپوکسی
مجتمع های تولیدکننده: مجتمع پتروشیمی خوزستان

موارد مصرف:
چسب سازی، رنگ سازی، کفپوش، عایق های الکتریکی

اطلاعات ایمنی:
سبب سوزش چشم و آسیب به قرنیه می شود. سبب تحریکات پوستی ودر مواردی سوختگی به همراه دارد. باعث سوزش مجاری تنفسی می شود. قابل انفجار نیست. اثر محیط زیستی ندارد.

اکسترودر

نام انگلیسی: Extruder

اکستروژن یکی از روش های شکل دهی است که برای کاهش ضخامت یا سطح مقطح مواد به کار میرود. اکستروژن روشی بسیار انعطاف پذیری است و با استفاده از حدیده مناسب می توان طیف وسیعی از تولیدات را تهیه کرد. به عنوان مثال: تولید دانه گونه Granule production، تولید پروفیل Profile production، تولید ورقه های بسیار نازک به طریقه دمشی Film blowing، قالبگیری دمشی Blow Molding.اکسترودر یعنی مجموعه محفظه و ماردون که می توان به عنوان بدنه و واحد اصلی تولید قطعاتی با اشکال مختلف به کاربرد. اکسترودرها به دودسته اکسترودر تک ماردونهواکسترودر دو ماردونه تقسیم بندی می شوند. اکسترودر ماردونه سه قسمت مجزا دارد ناحیه تغذیه Feed Zone. ناحیه تراکم و فشردگی Compression Zone و ناحیه اندازه گیری و سنجش.
یکی از مهمترین ویژگی پلیمرها و به ویژه پلاستیک ها سهولت شکل پذیری آنهاست . در بعضی حالات، قطعات نیمه کاملی نظیر ورقه ها یا میله های تولید شده، متعاقباً با استفاده از روشهای متداول ساخت، مانند جوشکاری یا ماشین کاری به قطعه نهایی تبدیل می شود. اما در بسیاری مواقع، قطعه نهایی، علیرغم برخورداری از شکلی کاملاً پیچیده، طی یک مرحله تولید می شود. عملیات حرارت دادن، شکل دادن و خنک کردن ممکن است( مانند تولید لوله به روش اکستروژن) به دنبال یکدیگر و بدون وقفه (Continuous) انجام شود و یا ممکن است طی مراحلی ناپیوسته، زمانگیر و تکرار شونده( مثل عملیات تولید تلفن خانگی به روش قالبگیری تزریقی) صورت پذیرد که در اکثر موارد، فرایند به طور خودکار انجام شده برای تولید انبوه بسیار مناسب است . طیف وسیعی از روشهای شکل دهی برای پلاستیک ها و پلیمرهای شکل پذیر کاربرد دارد. در بسیاری از حالات انتخاب روش به چگونگی شکل نهایی قطعه و گرما نرم یا گرما سخت بودن ماردون بستگی دارد . بنابراین در عملیات طراحی، آگاهی طراح از روش های متنوع شکل دهی، حائز اهمیت است زیرا اشکال ناجور و نامناسب قطعه و یا مسائل جزئی کار طراحی، ممکن است محدودیت هایی در انتخاب روش قالبگیری برای طراح ایجاد کند. دسته بندی اکسترودرهای متداول این دسته بندی شامل گونه های زیر می شود.

اکسترودر تک ماردونه
نام انگلیسی: One Screw Extruder

یکی از متداولترین روشهای شکل دهی پلاستیک ها، اکستروژن است که از یک ماردون در داخل محفظه ای تشکیل شده است. پلاستیک ها معمولاً به صورت دانه ای شکل یا خاکه نرم از قیف به ماردونه تغذیه می شود . آنگاه در حال حمل به وسیله ماردون در طول محفظه، در اثر هدایت حرارت از طرف گرم کننده های محفظه (Barrel Heaters) و برش ناشی از حرکت بر روی لبه های ماردون گرم می شود . عمق معبر (Channel-Depth) در طول ماردون کاهش یافته موجب فشرده شدن مواد می شود . در انتهای محفظه اکسترودر، مذاب با عبور از حدیده ای به شکل مورد نظربرای محصول نهایی در می آید.همانطورکه بعدا خواهیم دید، به دلیل امکان استفاده از حدیده های مختلف، اکسترودر یعنی مجموعه محفظه و ماردون را می توان به عنوان بدنه و واحد اصلی تولید قطعاتی با اشکال مختلف به کاربرد اکسترودر ماردونه سه قسمت مجزا دارد:

الف) ناحیه تغذیه (Feed Zone): کار این ناحیه، دادن گرمای اولیه به پلاستیک و انتقال آن به نواحی بعدی است . طراحی این ناحیه حائز اهمیت است. زیرا عمق ثابت ماردون طوری انتخاب شود که مواد لازم و کافی را به ناحیه اندازه گیری (Metering Zone) تغذیه کند؛ به طوری که نه دچار گرسنگی شود و نه در اثر زیاد بود ن مواد، لبریز و پس زده شود. طراحی مناسب (Optimum) و متعادل، به طبیعت و شکل مواد تغذیه شونده (Feedstock) ،شکل هندسی (Geometry) ماردون و خواص اصطکاکی پلاستیک نسبت به ماردون و محفظه بستکی دارد . رفتار اصطکاکی مواد تغذیه شده، تاثیر قابل توجهی بر آهنگ ذوب شدن مواددارد.

ب) ناحیه تراکم و فشردگی (Compression Zone): در این ناحیه، عمق ماردونه به تدریج کاهش می یابد که موجب متراکم شدن و فشردگی پلاستیک می شود. این فشردگی دو نقش عمده ایفا می کند؛ یکی آنکه هوای محبوش در داخل مواد را به ناحیه تغذیه می راند و دیگر آنکه انتقال حرارت را با کاهش دادن ضخامت مواد بهبود می بخشد.

ج) ناحیه اندازه گیری و سنجش: در این ناحیه، عمق ماردونه یکسان و ثابت، اما بسیار کمتر از عمق ناحیه تغذیه است. در این ناحیه، مذاب به صورت همگون و یکنواخت در می آید به طوری که با آهنگ ثابتی، در درجه حرارت و فشار یکسان و ثابت، به حدیده تغذیه می شود. این ناحیه به سهولت و سادگی تحلیل و ارزیابی می شود؛ زیرا مشتمل بر جریان مذاب گرانروان در داخل مجرایی با عمق و ابعاد ثابت است.
طول نواحی سه گانه ماردون خاص، بستگی به ماده ای دارد که تحت اکستروژن قرار می گیرد . برای نمونه نایلون خیلی سریع ذوب می شود، به طوری که تراکم و فشردگی مذاب در طول یک گام از ماردون نیز قابل تامین است. اما پلی وینیل کلراید، به حرارت بسیار حساس است و لذا طول ناحیه فشردگی برای آن برابر با طول ماردون است. از آنجا که پلاستیک ها دارای گرانروی های متفاوت هستند، رفتار آنها در خلال اکستروژن نیز متفاوت است.

آهنگ وزنی خروجی واقعی ۲۵ % با آنچه نشان داده شده اختلاف نشان می دهد که بستگی به دما، سرعت ماردون و غیره دارد. در اکسترودرهای تجاری، نواحی اضافی برای بهبود کیفیت محصول به ماردون افزوده می شود. به عنوان نمونه، ناحیه اختلاطی (Mixing Zone) مشتمل بر پلکان هایی (Flights) با گام کمتر یا معکوس، به منظور کسب اطمینان از یکنواختی مذاب و کافی بودن آن در منطقه اندازه گیری، استفاده می شود .
برخی از اکسترودرها ناحیه هواگیری(منفذ خروج هوا) وجود دارد. وجود این ناحیه به این دلیل است که برخی پلاستیک ها جاذب رطوبت(Hygroscopic)  هستند یعنی از محیط اطراف خود رطوبت جذب می کنند و اگر به همین صورت مرطوب در اکسترودر فاقد ناحیه هواگیری استفاده شوند، کیفیت محصول نهایی خوب نیست؛ زیرا در داخل مذاب، بخار آب محبوس می شود . برای رفع این مشکل راه حل آن است که مواد تغذیه شونده به اکسترودر را قبلاً خشک کنیم. این روش گران و پر هزینه است و امکان آلودگی نیز در مواد ایجاد می کند. روش دوم، استفاده از محفظه های منفذدار (Vented Barrels) است . در اولین قسمت ماردون، مواد که به صورت دانه بندی است، پس از ورود ذوب شده، سپس به طریق معمول فشرده و همگن می شود. آنگاه با ورود به ناحیه غیر فشردگی (Decompression-Zone) ،فشار مذاب به محیط کاهش می یابد؛ این عمل، امکان خروج و گریز بخار و سایر مواد فرار از داخل مذاب را از طریق منفذ تعبیه شده در بدنه اکسترودر فراهم می کند. آنگاه مذاب در طول محفظه به ناحیه دوم فشردگی هدایت می شود تا از محبوس شدن هوا در مذاب ممانعت به عمل آید. دلیل دفع بخار این است که در دمایی برابر با ۲۵۰ درجه سانتیگراد، بخار آب موجود در پلاستیک مذاب دارای فشاری برابر ۴ MN/m2 است که موجب خروج آسان آن از مذاب و گریز از منفذ خروج می شود . توجه کنید که چون فشار محیط تقریباً ۰٫۱ MN/m2 است، استفاده از مکش خلاء (Vacuum) در منفذ خروجی، اثر ناچیزی در خروج بخار و مواد فرار دارد. یکی دیگر از اجزای مهم اکسترودر، صافی (Gauze Filter) پس از ماردون و پیش از حدیده است. این صافی به صورت کاملاً موثری هرگونه مواد ناهمگون و ناخالص یها را از مذاب جدا می کند . عدم وجود آن حتی ممکن است موجب انسداد حدیده گردد. این صفحات صاف و غربال کننده معمولاً مذاب را تا مقیاس ۱۲۰ تا ۱۵۰ mصاف و تصفیه می کنند. اما شواهد موجود نشان می دهد که ذراتی کوچکتر از مقیاس فوق، موجب شروع ایجاد ترک های مویین در تولیدات پلاستیکی نظیر لوله های تحت فشار پلی اتیلنی می شود . برای چنین مواردی صافی های بسیار ظریفی در مقیاس ۴۵ mبه کار می رود که به گونه ای موثر و جالب توجه، کیفیت و عمر مفید محصول را بهبود می بخشد. از آنجا که این صافی های ظریف آسیب پذیر است، توسط صفحه سرعت شکنی (Breaker plate) هدایت می شود. این صفحه تعداد زیادی سوراخهای مماس بر یکدیگر و بسیار تنگاتنگ دارد که بدون اینکه به ذرات جامد سوخته (Dead-Spots) احتمالی همراه با مذاب اجازه ورود دهد، مذاب را عبور می دهد. این صفحه سرعت شکن همچنین جریان مذابی را که پس از خروج به صورت حلزونی در آمده است خطی می کند. چون منافذ این صافی های ظریف به تدریج بسته می شود، پی در پی باز شده، تعویض می شود . در بسیاری از اکسترودرهای پیشرفته با صافی های ظریف، کار تعویض آنها بدون نیاز به توقف اکسترودر صورت می گیرد . همچنین باید خاطر نشان کنیم که اگرچه این وظیفه اصلی صفحه سرعت شکن و صاف نیست؛ اما به ایجاد فشار معکوسی که موجب بهبود اختلاط مذاب می شود کمک می کند. چون فشار در حدیده حائز اهمیت است، شیری (valve) پس از صفحه سرعت شکن در اکسترودر وجود دارد که امکان تنظیم لازم را فراهم می آورد. چگونگی جریان (Mechanism of flow) پلاستیگ با حرکت در طول ماردون به صورت زیر ذوب می شود. نخست لایه نازکی (Thin Film) از ماده مذاب در جداره محفظه تشکیل می شود. با چرخش ماردون این لایه از جداره محفظه کنده شده به قسمت جلوی پیکان ماردون انتقال می یابد و وقتی که به سطح خود ماردون (Core of screw) می رسد، دوباره به طرف بالا جاروب می شود. بدین ترتیب حرکت چرخشی در جلوی پیکان ماردون(پیشانی ماردون) به وجود می آید . در آغاز، پلکان ماردون حاوی دانه های جامد است که در اثر حرکت چرخشی به داخل حوضچه مذاب جاروب می شود. با استمرار چرخش ماردون، مواد بیشتری به داخل حوضچه مذاب ریخته می شود. تا اینکه در نهایت فقط مواد مذاب است که پلکانهای ماردون اکسترودر وجود دارد. در اثنای گردش ماردون در داخل محفظه، حرکت مواد در راستای طول ماردون بستگی به چسبندگی مواد به ماردون یا محفظه دارد. به طور نظری در مرز افراط و تفریط (Extremes) وجود دارد. در یکی فقط مواد به درون ماردون چسبیده است، در نتیجه ماردون و مواد مانند استوانه توپر و جامدی در داخل محفظه می چرخد. در این حالت نامناسب هیچ خروجی وجود ندارد . در حالت دوم، مدار روی ماردون می لغزد و مقاومت زیادی در برابر گردش ماردون در داخل محفظه به وجود می آورد. در این حالت حرکتی در جهت محور دستگاه برای مذاب فراهم می شود که بهترین حالت ممکن است. در عمل، رفتار واقعی، حالتی بین دو واحد است زیرا مواد هم به ماردون و هم به بدنه اکسترودر می چسبد. خروجی مناسب ناشی از به وجود آمدن جریان کشنده و جلو برنده ای (Drag flow) در اثر چرخش ماردون و سکون محفظه است که به حرکت سیال گرانروان بین دو صفحه موازی شباهت دارد که در آن صفحه ای ثابت و صفحه دیگر دارای حرکت است. علاوه بر این، جریان دیگری هم ناشی از اختلاف فشار بین دو انتهای ماردون است وجود دارد وبه این دلیل که حداکثر فشار در انتهای اکسترودر به وجود می آید، جریان فشاری (Pressure flow) خروجی را کاهش می دهد. همچنین به دلیل فاصله (Clearance) که بین پلکانهای ماردون و بدنه اکسترودر وجود دارد اجازه نشتی به مواد در جهت عکس امتداد ماردون داده، به طور موثری خروجی گاز را کاهش می دهد . فرار و گریز مواد به سمت عقب ماردون در حالتی که ماردون فرسوده (Worn) باشد بیشتر است. گرما یا سرمای خارج اکسترودر نیز نقش مهمی در نحوه ذوب شدن مواد ایفا می کند. در اکسترودرهایی که دارای خروجی زیادی هستند، مواد، طول محفظه اکسترودر را سریع می کند. در نتیجه گرمای ذوب شدن کامل در اثر عمل برش تولید می شود و به استفاده از حرارت دهنده های خارجی محفظه اکسترودر نیازی نیست. بنابراین در این حالت اگر گرمای زیادی در مذاب به وجود آمده باشد سرد نگه داشتن محفظه حائز اهمیت است . در برخی مواقع خنک کردن ماردون اکسترودر نیز لازم است که البته اثری بر درجه حرارت مذاب ندارد . اما اثر مالشی(اصطکاکی ) بین پلاستیک و ماردون را کاهش می دهد . در همه اکسترودرها خنک کردن محفظه اکسترودر در ناحیه تغذیه ضروری است و لازم است تا بتوان اطمینان کاملی از تغذیه بدون درد سر مواد به اکسترودر به دست آورد. طبیعت و حالت گرمایی مذاب در اکسترودر با دو حالت ترمودینامیکی مقایسه می شود. اولی حالت بی دررو(Adiabatic) است؛ به این مفهوم که سیستم کاملاً مجزا از محیط خارج است و هیچ جذب و دفع حرارتی در آن رخ نمی دهد. اگر این حالت مطلوب در اکسترودر حاکم نباشد، فقط مقداری کار لازم است روی مذاب انجام شود تا گرمای معین تولید کند که به ازاء آن هیچ ضرورتی به گرم یا سرد کردن دستگاه نباشد . حالت مطلوب دوم، به همدما (Isothermal) موسوم است که در این حالت، درجه حرارت در تمام نقاط مذاب یکسان است و در نتیجه محفظه به گرم کردن و سرد کردن مستمر و دائمی برای جبران هرگونه اتلاف یا اخذ حرارت از مذاب برای ثابت ماندن دما نیاز دارد. در عمل، عملیات حرارتی در اکسترودرها بین دو حالت مرزی فوق قرار دارد. اکسترودرها ممکن است بدون هیچ حرارت دهنده یا سرد کننده خارجی کار کنند. لیکن در واقع در این صورت بی در رو نیست؛ زیرا اتلاف حرارت به وقوع می پیوندد. از طرف دیگر با حالت همدما در تمام طول اکسترودر مواجه نیستیم زیرا دانه های جامد نسبتاً سردی به اکسترودر تغذیه می شود . اما برخی از نواحی اکسترودر ممکن است خیلی نزدیک به حالت همدما باشد. معمولاً ناحیه انداره گیری در بحث و تحلیل همدما در نظر گرفته می شود. در حالت کلی: جریان خروجی از اکسترودر را برآیند سه مولف می دانیم جریان جلو برنده و کشنده جریان فشاری جریان نشتی (Leakage flow)

اکسترودر دو ماردونه
نام انگلیسی: Two Screw Extruder

مشخصه های عمومی اکسترودر دوماردونه در سالهای اخیر استفاده از اکسترودرهای دوماردونه که در داخل محفظه داغ اکسترودر حرکت چرخشی دارد، افزایش یافته است. این دستگاه ها در مقایسه با اکسترودرهای تک ماردونه تفاوتهایی در آهنگ خروجی، بازده اختلاط، حرارت تولید شده و نظایر آن نشان می دهد . خروجی اکسترودر دوماردونه معمولاً سه برابر اکسترودر تک ماردونه ای با همان قطر و سرعت است. اگرچه اصطلاح ماردون دوقلو اصطلاحی بین المللی برای اکسترودرهای دو ماردونه است؛ اما دو ماردون لزوماً یکسان نیستند. در واقع انواع گوناگونی از این دستگاه موجود است . برخی از آنها را که دارای ماردون هایی با گردش در جهت مخالف یا موافق یکدیگر است نشان می دهد و به علاوه ماردونها ممکن است به صورت جفت شده (Conjugated) یا جفت نشده (Non-Conjugated) باشند. در حالت جفت نشده، بین پلکان های ماردون فضای خالی وجود دارد که امکان حضور مواد را نیز فراهم می کند. در اکسترودر دو ماردونه ای با جهت چرخش مخالف یکدیگر، مواد دچار برش و فشردگی می شوند(نظیر آنچه در غلتکرانی رخ می دهد) یعنی مواد بین غلتک هایی با جهت چرخش متفاوت، فشرده می شود . دراکسترودر حاوی دو ماردون با جهت چرخش یکسان، مواد از یک ماردون به دیگری منتقل می شود. این گونه آرایش برای مواد حساس به حرارت کاملاً مناسب است؛ زیرا مواد در اکسترودر به سرعت منتقل می شود بدون اینکه کمترین احتمال ماندگار شدن موضعی (Entrapment) مواد وجود داشته باشد. حرکت مواد در اطراف ماردون های جفت نشده کمتر(کندتر) است ولی نیروی جلوبرنده (Propulsive) بزرگتر است.

روش های شکل دهی با استفاده از اکسترودر
اکستروژن روشی بسیار انعطاف پذیری است و با استفاده از حدیده مناسب می توان طیف وسیعی از تولیدات را تهیه کرد. برخی از این روش های بسیار متداول را در اینجا ذکر می کنیم:
– تولید دانه گونه (Granule production)
– تولید پروفیل (Profile production)
– تولید ورقه های بسیار نازک به طریقه دمشی (Film blowing)
– قالبگیری دمشی (Blow Molting)